متن حديث غدير
همانطور که داستان غدير و خطبه آن با يک سند واحد بدست ما نرسيده است،بعلل مختلفي از قبيل شرائط تقيه و امثال آن،و نيز طولاني بودن خطبه و عدم امکان حفظ کامل آن براي همگان،اکثر راويان«غدير»گوشههايي از آنرا نقل کردهاند،ولي جمله«من کنت مولاه فعلي مولاه»و چند جمله ديگر آن را همه راويان به اشاره يا صريحا نقل کردهاند.
با اين همه،متن خطبه بطور کامل بدست ما رسيده است،و اين از توجهات صاحب ولايت است که اين سند بزرگ اسلام را براي ما حفظ کرده است.در اين بخش توضيحاتي پيرامون آن داده خواهد شد.
بحث در معناي کلمه«مولي»
با آنکه خطبه غدير بعنوان يک منشور دائمياسلام تلقي ميشود و داراي محتوايي فراگير نسبت به همه جوانب اسلام بصورت کلي است،ولي بحثهاي علميدر متن حديث غدير عموما در کلمه«مولي»و معاني عرفي و لغوي آن مرتکز است.
اين بدانجهت است که قطب اصلي حديث جمله«من کنت مولاه فعلي مولاه»است،و هر گاه بصورت اختصار به حديث غدير اشاره شود همين جمله مد نظر قرار ميگيرد،و راويان و محدثين نيز در هنگام اختصار به همين جمله اکتفا نمودهاند و قرائن همراه آنرا حذف کردهاند.
نکته قابل توجه در اين مقطع آن است که با توجه به متن خطبه مفصل و دقت در ساير مطالبي که پيامبر(ص)در خطبه خود فرمودهاند،معناي«مولي»و مراد از«ولايت»هم براي مخاطبين در غدير بسيار واضح و روشن بوده،و هم براي هر منصفي که متن را مطالعه کند و شرايط خطبه را بطور کامل در نظر بگيرد واضحتر از آن خواهد بود که جاي بحث و احتجاج باشد (1) .
منشأ اين بحثها از آنجا شروع شده که اکثر راويان مخالف شيعه،فقط همين يک فقره از حديث را نقل کردهاند،و متکلمين آنها براي دفاع از خود همه قرائن و مطالب تاريخ را رها کردهاند و از همه خطبه کلمه«مولي»را انتخاب کردهاند و به بحث درباره معناي لغوي و عرفي آن پرداختهاند .طبيعي است که در مقابل آنان علماي شيعه هم بر سر همين موضوع بحث نموده و به آنان جواب لازم را دادهاند و بطور نا خواسته همه جوانب سخن بر سر همين يک کلمه مرتکز شده است .
اگر در سراسر خطبه غدير دقت کنيم خواهيم ديد که اکثر مطالب آن تفسير و توضيحي براي روشن کردن کامل معني«مولي»و مصداق آن،و ارزش إلهي و روايت»در اجتماع و ارتباط آن با توحيد و نبوت و وحي است.
بنا بر اين در حاليکه خود پيامبر(ص)مقصود و مراد از«مولي»را روشن کرده،معني ندارد براي فهميدن منظور آنحضرت به لغتها و لغت نامهها و معاني عرفي اين کلمه مراجعه کنيم،چه آنها با تفسير خود حضرت مطابق باشد و چه نباشد.
و باز به گفتهاي ديگر:مسلم است که مقصد اصلي از اجتماع و سخنراني غدير بيان مسأله ولايت بوده است،و اين در حالي بوده که مردم اجمالا مطالبي در اين باره از خود آن حضرت شنيده بودند.با توجه به اين نکات معلوم است که اجتماع عظيم غدير براي رفع هر گونه ابهام باقيمانده در مسأله ولايت و معناي مولا است.بنا بر اين بسيار خندهآور خواهد بود که در چنان جمعي و در آن شرايط حساس درباره«مولا»مطالبي گفته شود که نه تنها موضوع را روشن نکند بلکه ابهام را بيشتر نمايد و احتياج به کتابهاي لغت و امثال آن براي رفع ابهام باشد،بطوري که هر عاقلي قضاوت کند که اگر آن اجتماع نبود ولايت امير المؤمنين(ع)بسيار واضحتر بود،و اصلا چه نيازي به تشکيل اين مجلس بزرگ بود!!؟
بعبارت ديگر پيامبر اکرم(ص)که فصيحترين مردم در سخن گفتن بودند،آن هم در مهمترين سخنراني خود در طول حيات،اگر بنا باشد مطلبي گفته باشند که مسلمانان فقط در فهم معناي تحت اللفظي آن پس از هزار و چهارصد سال بحث هنوز به نتيجه روشني نرسيده باشند،اين بر خلاف فصاحت است و هيچ پيامبري پيام الهي را چنين نرسانده است.درباره وضوح مقصود پيامبر(ص)در غدير ذيلا چند حديث تقديم ميشود:
1.از امام زين العابدين(ع)پرسيدند:معناي کلام پيامبر(ص)چيست که فرمود:«من کنت مولاه فعلي مولاه»؟فرمود:
«به مردم خبر داد که علي(ع)امام بعد از اوست» (2) .
2.ابان بن تغلب از امام باقر(ع)درباره«من کنت مولاه فعلي مولاه»سؤال کرد.حضرت فرمود :
«اي ابو سعيد چنين مطلبي هم جاي سؤال دارد!؟پيامبر(ص)به مردم فهمانيد که علي(ع)به جاي آن حضرت خواهد بود». (3)
3.از امام عسکري(ع)درباره«من کنت مولاه فهذا علي مولاه»سؤال شد.
فرمود.
«پيامبر(ص)ميخواست او را علامتي قرار دهد که هنگام تفرق و اختلاف مردم،حزب خداوند شناخته شود». (4) .
براي آنکه بطور اختصار منظور از کلمه«مولي»را از لسان خود پيامبر(ص)
بياد بسپاريم حديثي که از امام صادق(ع)در اين باره نقل شده ذکر مينماييم:
از امام صادق(ع)پرسيدند:منظور پيامبر(ص)از کلاميکه در روز غدير درباره علي(ع)فرموده :«من کنت مولاه فعلي مولاه...»چيست؟حضرت فرمود:
بخدا قسم همين سؤال را از خود پيامبر(ص)نيز پرسيدند،در پاسخ فرمودند:
«خداوند مولاي من است و بر من از خودم بيشتر اختيار دارد و با امر او مرا امري و اختياري نيست.و من مولاي مؤمنان هستم و نسبت به آنان از خودشان بيشتر اختيار دارم و با امر من ايشان را امري و اختياري نيست.و هر کس من صاحب اختيار او هستم و با امر من او را اختياري نيست علي بن ابي طالب مولاي اوست و بر او از خودش بيشتر اختيار دارد و با امر او برايش امري و اختياري نيست» (5) .
معرفي کتاب درباره متن حديث غدير
همانطور که در زمينه سند حديث غدير بحثهاي مفصلي در کتب شده است،در مورد متن حديث هم تأليفات ارزندهاي وجود دارد که ذيلا به بعضي از آنها اشاره ميشود:
1.معاني الأخبار،شيخ صدوق:ص 73ـ .63
2.کتاب«اقسام المولي في اللسان»،شيخ مفيد.
3.رسالة في معني المولي،شيخ مفيد.
4.رسالة في الجواب عن الشبهات الواردة لخبر الغدير،سيد مرتضي.
5.بحار الأنوار:ج 37 ص 253ـ .235
6.عوالم العلوم:ج 15/3 ص 379ـ .328
7.عبقات الأنوار،مير حامد حسين:جلد غدير.
8.فيض القدير فيما يتعلق بحث الغدير،حاج شيخ عباس قمي.
9.الغدير،علاامه اميني:ج 1 ص 399ـ .340
10.الغدير في الإسلام،شيخ محمد رضا فرج الله:ص 209ـ .84
11.المنهج السوي في معني المولي و الولي،محسن علي بلتستاني.
پينوشتها:
(1) تبيين کامل در اين باره،در قسمت اول از بخش هشتم کتاب اسرار غدير(ص 167)خواهد آمد.
(2) معاني الأخبار:ص .63
(3) معاني الأخبار:ص .63
(4) اثبات الهداة:ج ص 139 ح .606
(5) عوالم:ج 15/3 ص 133 ح .190
اسرار غدير ص 95محمد باقر انصاري