سيره ائمه اطهار عليهم السلام در زنده نگه داشتن عاشورا

شناسه مناسبت : 2607

تعداد بازدید : 789

                                      بسم الله الرحمن الرحيم

در ميان حوادثي که در طول تاريخ بشريّت به وقوع پيوسته است، هيچ نهضت و حرکتي به پويايي و برجستگي قيام عاشورا نيست، نهضتي که در سرزميني محدود،

زماني کوتاه و با فداکاري افراد معدودي رخ داد، امّا توانست الگويي عملي براي آزاد مردان جهان ارائه کند و براي هميشه به عنوان «انقلاب بزرگ» بر تارک تاريخ بشر

بدرخشد.

آن چه بيش از همه حادثه کربلا را پرفروغ و سازنده جلوه مي‏دهد، سيره ائمه اطهار(ع) است در زنده نگه داشتن اين حماسه زيبا و احياي فرهنگ آن.

امامان معصوم(ع) علي‏رغم اين که در دوران امامت خويش در محدوديت‏هاي شديدي به سر مي‏بردند و حاکمان مستبد اموي و عباسي سايه شوم خود را بر

شهرهاي اسلامي گسترده بودند، ولي با اتخاذ صحيح‏ترين تصميم‏ها و موضع‏گيري‏هاي مناسب و با استفاده از مؤثرترين شيوه‏ها توانستند از فرهنگ عاشورا و

دستاوردهاي ارزشمند آن به صورت شايسته پاسداري کنند و راه حماسه آفرينان کربلا را تداوم بخشند.

آنان اين واقعه را به ديد معجزه نگريسته‏اند و در سيره عملي خود به عنوان راهکارهاي مؤثّر و زنده براي مبارزه عليه ظلم و ستم از آن بهره جسته‏اند که در اين مقال

به روش‏هاي عملي آنان جهت حفظ اين نهضت از تحريفات و زنده نگه داشتن آن اشاراتي گذرا خواهيم داشت.

توصيه به سوگواري و عزاداري‏

عاشورا دهم ماه محرم الحرام است که از دير باز مورد توجه و احترام مردم بوده است.

ولي در فرهنگ شيعه به خاطر شهادت سومين پيشواي شيعيان و اصحاب او در سرزمين کربلا، اين روز از جايگاه والايي برخوردار است.

دهم ماه محرم با رخداد قيام سيدالشهداء (ع) در بين امامان (ع) و دوستداران اهل بيت (ع) به عظيم‏ترين روزسوگواري و ماتم تبديل شد.(1)

پيشوايان معصوم(ع) همواره جهت زنده نگه داشتن ياد و خاطره عاشورا، شيعيان را به سوگواري و عزاداري توصيه نموده و اثرات و ثمرات اين شعاير را تشريح

مي‏نمودند.

راز اين که ائمه هدي(ع) بر ماتم سرايي شهداي کربلا تأکيد نموده‏اند اين است که:

اوّلاً دشمنان و مخالفان اهل بيت (ع) اين روز را به جشن و سرور سپري مي‏کردند

و ثانياً اين عزاداري‏ها و سوگواري‏ها اگر آگاهانه، خالصانه و سازنده باشد، دل صاحب عزا را با دل حماسه‏سازان دشت نينوا پيوند مي‏دهند و اين ارتباط خود باعث ازدياد

معرفت و قرب به بارگاه ملکوتي خواهد شد.

امام صادق(ع) در توصيف مصايب روز عاشورا اين گونه فرمودند: «وَ اَمّا يَومَ عاشوراءَ فَيَومٌ اُصيبَ فيه الحُسين صريعاً بينَ اَصحابِهِ و اصحابُهُ حَولَهُ صَرعي عُراةٌ؛(2)
امّا روز عاشورا روزي است که در آن حسين(ع) ميان يارانش کشته بر زمين افتاد و ياران او نيز اطراف او بر خاک افتاده و عريان بودند».


امام رضا(ع) دراين‏باره مي‏فرمايد:

«من ترک السّعي في حوائجه يوم عاشوراء قضي اللّه له حوائج الدّنيا و الآخرة
و من کان عاشوراء يوم مصيبته جعل اللّه عزّ و جلّ يوم القيامة يوم فرجه و سروره؛
(3)

هر کس تلاش در رفع نيازهايش را در عاشورا به خاطر به پاداشتن عزا تر ک کند،

خداوند حوايج دنيا و آخرتش را برآورده سازد و هر کس عاشورا را روز مصيبت خويش قرار دهد،

خداوند تبارک و تعالي روز قيامت را روز شادي و خوشحالي او قرار مي‏دهد.»


هم چنين امام صادق(ع) فرمودند:

«انّ يوم الحسين اعظم مصيبةً من جميع سائر الايّام؛(4) روز شهادت امام حسين(ع) سوزناک‏ترين روزهاست.»

در سيره اهل بيت عصمت و طهارت(ع) هرچه بيشتر تفحّص گردد، مشاهده مي‏شود که آن بزرگواران براي ترويج فرهنگ عاشورا و تطبيق آن بر مصاديقش بر اساس

مقتضيات هر عصر، اهتمامي وافر و تأکيدي مصرّانه داشته‏اند.

امام باقر(ع) در تعقيب اين هدف و توجه دادن مردم به ستمي که بر اهل بيت(ع) روا شده، وصيّت مي‏کند تا ده سال در موسم حج در مني براي امام حسين(ع) و

همراهانش عزاداري کنند.

آن حضرت بودجه‏اي را براي چنين امري اختصاص داد. عزاداري گروهي در ايام حج و سرزمين حسّاس مني، سؤالات معنا داري را در اذهان ترسيم مي‏کند و اين خود

بهترين نوع مبارزه غير مستقيم ائمه(ع) براي توجه دادن افکار عمومي بر ضد جنايات اموي بود.

ائمه هدي(ع) غير از آن که قولاً و عملاً در سيره و رفتار خود در جهت برپايي مجالس سوگواري براي اباعبداللّه(ع) تأکيد و اصرار داشته‏اند، از مردم خواسته‏اند که در

اين امر مهم کوتاهي نکنند و به آنان نويد داده‏اند که براي عزاداران حسيني پاداش بسيار ويژه‏اي در نظر گرفته شده است.

از منابع روايي چنين برمي‏آيد هر کس بر مصايب ائمه خصوصاً امام حسين (ع) بگريد و از اين بابت محزون گردد:

1- در روز جزاء با ائمه هدي(ع) محشور خواهد بود.

2- حضرت سيدالشهداء (ع) براي سوگوار خود از خداوند طلب آمرزش مي‏کند.

3- عزادار اباعبداللّه(ع) مصداق کسي است که در شادي اهل عترت شادمان و در حزن آنان اندوهناک و محزون است.

4- در هنگام احتضار سوگوار اباعبداللّه(ع)، ائمه هدي(ع) حاضر مي‏شوند و عزرائيل را به مراعات حال وي توصيه مي‏کنند به حدي که ملک الموت از مادر نسبت به او رؤوف‏تر است.

5 - سوگوار حماسه ساز عاشورا، از آب گواراي کوثر جرعه‏هايي مي‏نوشد و به ميوه‏هاي جنّت متنعم مي‏شود.

6- شفاعت رسول خدا(ص) شامل عزاداران امام حسين(ع) مي‏شود.

7- قبر ماتم دار کربلا نوراني است و از عذاب برزخي مصون مي‏باشد.

8 - خداوند از اين که عزادار امام حسين(ع) را عذاب کند، پروا مي‏کند.

9- سوگواران و زائران در پرتو عرش الهي در مجلس منوّر در محضر اباعبداللّه هستند.(5)

گريستن و گرياندن‏

گريه براي مصايب امام حسين(ع) نوعي پيوند با راه و روش و هدف آن حضرت است که باعث آمادگي براي مبارزه و جهاد در راه خدا مي‏شود و نيروي ايمان و عقيده

را از هر جهت بسيج مي‏کند و نااميدي و زبوني را از انسان دور مي‏نمايد. از آن‏جا که شهادت سالار شهيدان و ي اران با وفايش از منظر عمومي، آثار ويرانگري براي

حکومت بني‏اميه و سال‏ها بعد براي بني عباس داشت و مشروعيّت حاکمان اين دو سلسله را زير سؤال برده بود، براي اين که اين تراژدي غم‏بار به دست فراموشي

سپرده نشود، امامان(ع) با گريه بر شهيدان نينوا و زنده نگه داش تن ياد و خاطره جانبازي‏هاي آنان اهداف شهيدان کربلا را دنبال مي‏کردند.

عظمت حادثه کربلا به قدري دلخراش بود که شاهدان آن مصيبت تا زنده بودند آن را فراموش نکردند.

امام سجّاد(ع) در مناسبت‏هاي گوناگون بر عزيزانش گريه مي‏کرد. اشک‏هاي آن حضرت(ع) عواطف را بر مي‏انگيخت و در اذهان مخاطبان مظلوميّت شهداي کربلا را

ترسيم مي‏نمود.

امام سجّاد (ع) بنيانگذار فرهنگ گريه در ميان مؤمنان بود و طي 35 سال امامتش به اين روش ادامه داد (6)

تا جايي که يکي از «بکّائين پنج گانه تاريخ»(7) ناميده شد.

وقتي راز آن همه گريه را از آن حضرت مي‏پرسيدند، حضرت مصايب جانگداز کربلا را بازگو مي‏کرد و مي‏فرمود: مرا ملامت نکنيد. بدرستي يعقوب(ع) پس از آن که يک

فرزند خود را از دست داد، آن قدر گريست تا از غصّه چشم‏هايش سفيد شد. در حالي که يقين به مرگ فرزندش نداشت ولي من به چشم خود در نصف روز ديدم که

چهارده نفر از اهل بيت مرا سربريدند.(8)

او نه تنها خود در سوگ شهداي کربلا مي‏گريست، بلکه شيعيان و مؤمنان را نيز ترغيب به گريستن بر آن شهدا مي‏کرد و مي‏فرمود: «هر مؤمني که بر شهادت حسين(ع) بگريد به طوري که اشک بر گونه‏هايش جاري شود، خداوند براي او غرفه هايي در بهشت آماده مي‏سازد که تا ابد در آ ن اقامت خواهد گزيد».(9)

امام صادق(ع) فرمودند: «علي بن الحسين(ع) به ياد عاشورا بيست سال گريست و هرگز طعامي نمي‏خورد مگر اين که گريه مي‏کرد».(10)

همچنين امام رضا(ع) فرمودند:

«فعلي مثل الحسين فليبک الباکون فانّ البکاء عليه يحطّ الذّنوب العظام؛(11)

گريه کنندگان بايد بر کسي همچون حسين(ع) گريه کنند، زيرا گريستن بر او گناهان بزرگ را فرو مي‏ريزد».


باز امام صادق (ع) فرمودند: «کلّ الجزع و البکاء مکروهٌ سوي الجزع و البکاء علي الحسين؛(12) هر ناله و گريه‏اي مکروه است، مگر ناله و گريه بر حسين(ع)».

اين اشک‏ها و گريه‏ها در عزاي مظلوم کربلا، فرياد مداوم عليه ستمگران و ابلاغ پيام خون مطهر شهدا بود. اگر گريه‏هاي ائمه(ع) نبود، حادثه عاشورا از خاطره‏ها محو

مي‏شد و شعاع اين مشعل فروزان فروکش مي‏کرد.


بيان گريه نظام هستي

مسأله گريه نظام هستي به ويژه گريه آسمان بر شهادت حضرت اباعبداللّه(ع) در روايات منقول از ائمه هدي(ع) منعکس شده است.راز اين گريه اظهار عظمت

مصيبت است به نحوي که در جزء جزء عالم هستي داراي تأثير بوده است.

پس از بازگشت اهل بيت عصمت و طهارت از کربلا و ورود به مدينه امام سجاد(ع) ضمن خطبه‏اي چنين فرمودند: «اي مردم! پس از اين مصيبت عظمي کدام يک ازمردانتان تواند شاد بود يا کدامين چشم مي‏تواند اشکش را حبس کند؟ همانا آسمان‏هاي هفت گانه بر قتل او گريستند و درياها با امواجشان و آسمان‏ها با ارکانشانو زمين با پهنه وسيعش و درختان با شاخه‏هايشان و ماهيان اعماق دريا و ملائکه و اهل آسمان بر شهادت او گريستند».(13)

امام صادق(ع) در روايتي به صحابي بزرگوارش زراره فرمودند: «اي زراره! آسمان چهل روز بر حسين(ع) گريست و زمين چهل روز با سياهي و خورشيد چهل روز باسرخي و کسوف و کوه‏ها از هم پاشيدند و درياها متلاطم شدند و ملائکه چهل روز بر حسين(ع) گريستند».(14)

هم چنين امام رضا(ع) در روايتي به گريه آسمان‏هاي هفت گانه و زمين اشاره نموده‏اند.(15)

از رواياتي که گذشت مي‏توان چنين استنباط کرد که اصل مسأله گريه هستي بر شهادت امام حسين(ع) امري است قطعي که خود سند متقني است براي زنده نگه داشتن اين قيام.

ترغيب شاعران به سرودن شعر و مرثيه‏

برپايي مجالس نوحه خواني و خواندن شعر و مرثيه از عباداتي است که داراي ثواب و پاداش فراواني در نزد پروردگار است.

امام صادق(ع) مي‏فرمايد:

«الحمد لله الّذي جعل في النّاس من يفد الينا و يمدحنا و يرثي لنا؛(16)

حمد و ستايش خداوندي را که در ميان مردم کساني را قرار داد که به سوي ما مي‏آيند و ما را مدح مي‏کنند و براي ما مرثيه مي‏خوانند».


اين نشان دهنده جايگاه «مرثيه» و «مدح» در فرهنگ شيعه و در راستاي احياي فرهنگ اهل بيت(ع) است.

بيان مصايب و مراثي سرور شهيدان امام حسين (ع) به اندازه‏اي مهم و ضروري است که پيشوايان معصوم(ع) همواره بدان سفارش کرده و خواستار زنده نگهداشتن نام و ياد آن امام(ع) به اين شيوه شده‏اند. آنان خود نيز بدين امر پاي‏بند بوده و در بزرگداشت اين واقعه جانسوز قلبي سوزان و زباني نوحه‏گر داشته‏اند.

استاد شهيد آيت اللّه مرتضي مطهري (ره) در اين زمينه مي‏نويسد:

«ائمه دين خواستند قيام امام حسين(ع) به صورت يک مکتب و به صورت يک مشعل فروزان هميشه باقي بماند.

اين يک چراغي است از حق، از حقيقت دوستي و از حقيقت خواهي.

اين يک ندايي است از حق‏طلبي، از حرّيت و آزادي،

اين مکتب آزادي و اين مکتب مبارزه با ظلم را خواستند براي هميشه باقي بماند.

در زمان خود ائمه اطهار(ع) که اين دستور صادر شد، سبب شد که جريان زنده و فعّال و انقلابي به وجود آيد.

نام امام حسين(ع) شعار انقلاب عليه ظلم گشت، يک عدّه شاعر انقلابي به وجود آ مدند مانند:

کميت اسدي، دعبل خزايي، سيّد حميري و...کميت اسدي مي‏دانيد کيست؟

همان کسي که با اشعارش از يک سپاه بيشتر براي بني اميّه ضرر داشت».(17)

مشهور است که چون اهل بيت عصمت و طهارت (ع) از شام به مدينه بازگشتند، در حوالي مدينه براي مدتي کوتاه اقامت نمودند.

اهالي مدينه با شور و شوق خاصي به استقبال آنان رفتند.

در ميان استقبال کنندگان فردي بود به نام «بشير بن جذلم» که چون امام سجاد(ع) او را ديد، فرمود: اي بشير! پدرت شاعر بود. آيا تو هم از شاعري بهره‏داري، وي

جواب داد: آري! خود نيز شاعر هستم.

حضرت(ع) فرمودند: ابياتي بسراي و خبر ورود اهل بيت(ع) و مصيبت جانگداز کربلا را اعلام کن.

بشير مي‏گويد بر مرکب خود سوار و با عجله وارد مدينه شدم و صدا به گريه بلند کردم و اين اشعار را خواندم:

يا اهل يثرب لامقام لکم بها

قتل الحسين و ادمعي مدرار

الجسم منه بکربلا مضرّج‏

و الرأس منه علي القناة يدار


يعني: اي اهل يثرب (مدينه) ديگر در شهر نمانيد چون حسين(ع) کشته شد. پس اشک فراوان از گونه‏ها جاري کنيد. بدنش در کربلا آغشته به خون شده و سرمطهرش را بر سر نيزه کردند.

بعد از اين مرثيه، شهر مدينه شکل ماتم به خود گرفت. همه اهل شهر از منازل بيرون آمدند و به گريه و زاري پرداختند و اين ماتم‏سرايي تا چندين روز ادامه داشت.

در عصر امامت ائمه(ع) شعرايي چون کميت اسدي، سيّد حميري، دعبل خزايي و... به سفارش آن بزرگواران براي فداکاران کربلا به مرثيه گويي پرداختند. اشعار

حماسي و عميق اين ياران اهل بيت(ع) بني اميّه و بني عباس را در هراس افکنده بود.(18)

شاعر و مدّاح اهل بيت(ع) «دعبل خزايي» اين گونه نقل کرده است: ايام محرم بود که به زيارت امام هشتم علي بن موسي الرضا(ع) رفتم. ديدم آن حضرت با حالت

حزن و اندوه نشسته و اصحاب هم دور او جمع شده‏اند. چون مرا ديد، فرمود: اي دعبل! دوست دارم شعري بخواني، زيرا اين روزها غم و اندوهي است که بر

خاندان ما رفته است و کسي که بر مصيبت جدّم امام حسين(ع) بگريد، خداوند گناهان او را مي‏آمرزد. سپس آن حضرت از جاي خويش برخاست و پرده‏اي را نصب

کرد و اهل خانه را در پشت آن پرده قرار داد تا در مصايب جدّشان عزاداري کنند. در اين حال رو به سوي من کرد و فرمود: براي جدّم حسين(ع) مرثيه‏اي بخوان.

دعبل مي‏گويد: اشعاري خواندم به طوري که صداي گريه امام رضا(ع) و اهل بيت او بلند شد.(19)

زيد شجام مي‏گويد: «با جمعي از کوفيان نزد امام جعفر صادق(ع) بوديم که جعفر بن عفان وارد شد. امام صادق(ع) او را نزديک خود جاي داد. سپس فرمود:شنيده‏ام تو درباره عزاداري امام حسين(ع) خوب شعر مي‏گويي، گفت: بلي! فرمود: بگو! پس جعفر شعري درباره امام حسين(ع) سر ود به طوري که امام صادق(ع) و تمام اطرافيان گريستند.

سپس امام (ع) فرمود: اي جعفر! به خدا قسم ديدم ملائکه اشعار تو را درباره حسين(ع) مي‏شنوند و آن‏ها هم گريه مي‏کنند.

اي جعفر! خداوند همين الآن بهشت را بر تو واجب کرد و گناهانت را بخشيد».(20)

سفارش به زيارت سالار شهيدان‏

از شيوه هايي که امامان (ع) براي احياي نهضت عاشورا به کار گرفتند، توجه فراوان به زيارت امام حسين(ع) بود. سفارش‏هاي فراواني که از خاندان عترت و طهارت

در باب بزرگداشت مقام آن حضرت و زيارت آن امام مظلوم در اوقات مختلف به ما رسيده است، عمق و ميزان مقام الهي سالار عشق را به وضوح بيان مي‏کند.

امام سجاد(ع) در سخنان گهر بار خويش، سفارش زيادي به زيارت امام حسين(ع) داشت. ايشان بعد از بازگشت به مدينه در بيرون شهر خيمه‏اي برپا کرد و چندين

سال در آن اقامت گزيد تا ملاقاتي با دشمنان عترت نداشته باشد. حضرت پيوسته در طول اين مدت به قصد زيارت پدر و جدّ خويش به عراق مي‏آمد، ولي کسي

متوجّه نمي‏شد.(21)

امام صادق(ع) فرموده‏اند:

«لو يعلم النّاس ما في زيارة قبر الحسين(ع) من الفضل لماتوا شوقاً؛(22)

اگر مردم فضيلت زيارت قبر امام حسين(ع) را مي‏دانستند از شوق جان مي‏باختند».


سدير صيرفي مي‏گويد: امام صادق(ع) به من فرمود: اي سدير! آيا هر روز حسين(ع) را زيارت مي‏کني، عرض کردم فدايت شوم نه،

فرمود: چقدر جفاکار هستي!

سپس فرمود: آيا هر جمعه او را زيارت مي‏کني؟

عرض کردم نه،

فرمود: آيا هر ماه او را زيارت مي‏کني؟

عرض کردم نه.

فرمود: آيا هر سال او را زيارت مي‏کني؟

عرض کردم گاهي.

حضرت فرمود: شما به حسين(ع) چقدر جفا مي‏کنيد! آيا نمي‏داني که خداوند عزّ و جلّ دو ميليون فرشته دارد که پريشان حال بر حسين گريه مي‏کنند و او را زيارت

مي‏کنند و خسته نمي‏شوند؟

چه مانعي دارد که قبر حسين(ع) را در هر جمعه پنج بار و يا در هر روز يک بار زيارت کرده باشي؟

عرض کردم: فدايت شوم. ميان ما و قبر حسين(ع) بسيار فاصله است.

حضرت فرمود: زيارت را از راه دور انجام بده و آن بدين گونه است:

برو بالاي پشت بام و به راست و چپ توجه کن. آن وقت سر به طرف آسمان بلند کن سپس به طرف قبله توجه کن و بگو: «السلام عليک يا اباعبداللّه الحسين.

السلام عليک و رحمة اللّه و برکاته» اگر چنين کني براي تو يک زيارت مي‏نويسند معادل يک حج و يک عمره.(23)

امام رضا (ع) فرمودند:

«من زار قبر ابي عبداللّه بشطّ الفرات کان کمن زار اللّه فوق عرشه؛(24)

هر کس قبر امام حسين(ع) را در کنار رود فرات زيارت کند، مانند کسي است که خداوند را در بالاي عرش زيارت کرده است».


آري از سياست‏هاي ثابت و تغييرناپذير امامان معصوم(ع) بعد از شهادت سالار شهيدان احياء اين نهضت بود.

تأکيد آنان بر عزاداري، گريه، فضايل، زيارت و... از عاشورا مشعلي جاويدان ساخت و کربلا را به صورت بزرگ‏ترين دژ مقاومت امت اسلامي در برابر کفر و نفاق و بيداد

در آورد.

امروزه با استفاده از سيره ائمه هدي(ع) عاشوراي حسيني سمبل ظلم ستيزي و عدالت خواهي و راه رهايي مظلومان جهان از سلطه مستکبران شناخته مي‏شود.

اگرچه در طول تاريخ از سوي کوردلان تلاش‏هايي براي فراموش شدن نام حسين(ع) و خاموشي اين مشعل هدايت صورت گرفته ا ست، امّا همه اين تلاش‏هاي

مذبوحانه نشان وحشت آنان از جوشش خون پاک حسيني در رگ‏هاي نسل جوان است و علي‏رغم همه اين کوشش‏ها هر روز گرايش دل‏هاي صالحان و مؤمنان به

سوي عاشورا و محرم افزون‏تر و گسترده‏تر مي‏گردد و محبت حسيني دل‏هاي مظلومان جهان را شيداي فرزند فاطمه (س) مي‏کند.

                                                    (اسماعيل نسّاجي زواره‏ )


والسلام...


پي نوشت ها و مآخذ: ---------------------------------------------------

1. ماهنامه مبلّغان، شماره 39، ص 71.
2. اصول کافي، کليني، ج 4، ص 147.
3. عيون اخبار الرّضا، شيخ صدوق، ج 1، ص 298.
4. همان، ص 225.
5. مجله پاسدار اسلام، شماره‏هاي 267 و 268(اسفند 82 و فروردين 83) ص 29 - 27، برگرفته از مقاله جاري با جرعه‏هاي عاشورا، غلامرضا گلي زواره.
6. امالي شيخ صدوق، ص 140.
7. حضرت آدم(ع)، حضرت نوح(ع)، حضرت يعقوب(ع)، حضرت فاطمه(س) و امام سجاد(ع).
8 امالي شيخ صدوق، ص 140.
9. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، شيخ صدوق، ص 83.
10. بحارالانوار، مجلسي، ج 46، ص 108.
11. همان، ج 44، ص 283.
12. همان، ج 45، ص 313.
13. عوالم العلوم و المعارف، عبداللّه بحراني، ج امام حسين(ع)، ص‏459.
14. بحارالانوار، ج 45، ص 207 - 206.
15. همان، ج 44، ص 286.
16. وسايل الشيعه، حرّ عاملي، ج 10، ص 469.
17. ده گفتار، شهيد مطهري، ص 252 - 251.
18. مجله پاسدار اسلام، شماره 163، تير 1374، ص 32.
19. بحارالانوار، ج 45، ص 275.
20. وسايل الشيعه، ج 4، ص 594.
21. الامام زين العابدين، علّامه مقدم، ص 42.
22. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 319.
23. وسايل الشيعه، ج 10، ص 386.
24. مأخذ قبل، ص 183.

_________________
فَمَنْ اتبَعَ هُدايَ فَلايَضِلُ وَ لا يَشقَي( طه/123)