زنان و نهضت‏حسيني

شناسه نوشته : 3892

1370/01/01

تعداد بازدید : 1688

مقدمه

کوثر زلال «عاشورا» در متن زندگي شيعه و در عمق باورهاي پاک او جريان داشته و در طول چهارده قرن سيراب کننده جانها بوده است.haramhosin.jpg

اينک نيز عاشورا پرگاري است که عشق را ترسيم مي‏کند و کانوني است که ارزشها، احساسها، عاطفه‏ها، خردها و اراده‏ها برگردش مي‏چرخند.

بي‏شک، محتوا، انگيزه‏ها، اهداف و درسهاي آن، حماسه عظيم فرهنگي ناب و الهام بخش را تشکيل مي‏دهد. از اينرو در حوزه وسيع تشييع و دلباختگان اهل بيت، پيروان عترت همه با «فرهنگ عاشورا» زيسته‏اند و براي آن جان باخته‏اند. آنان در آغاز تولد کام نوزاد را با تربت‏ سيدالشهدا(ع) و آب فرات بر مي‏دارند و هنگام خاکسپاري، تربت کربلا را با ميت همراه مي‏کنند. آنان از روز ولادت تا هنگامه مرگ به حسين بن‏ علي(ع) عشق مي‏ورزند و براي شهادتش اشک مي‏ريزند و اين مهر مقدس، با شير وارد جان مي‏شود و از جان به در نمي‏رود.

عاشورا از ديرباز تجلي‏گر روز درگيري حق و باطل و روز فداکاري و جانبازي در راه دين و عقيده، شناخته شده است. حسين(ع) در اين روز با ياراني اندک ولي با ايمان و صلابت و عزتي بزرگ و شکوهمند، با سپاه سنگدل و بي‏دين کومت‏ستم يزيدي به مقابله برخاست و کربلا را به صحنه هميشه زنده عشق خدايي و آزادگي مبدل ساخت.

عاشورا اگر چه يک روز بود، اما دامنه تاثير آن تا ابديت کشيده شد و چنان در عمق دلها اثر گذاشته است که همه ساله دهه محرم و به ويژه روز عاشورا، اوج عشق و اخلاص نسبت‏ به معلم حريت و اسوه جهاد و شهادت، حسين بن‏علي(ع) مي‏گردد و حتي غير شيعيان نيز در مقابل عظمت آن آزاد مردان سر تعظيم فرود مي‏آورند.

عاشورا نشان دهنده معناي «حسين مني و انا من حسين‏» بود که دين رسول خدا با خون سيد الشهدا آبياري شد و به تعبير امام خميني(ره) عاشورا، قيام عدالت‏خواهان با عددي قليل و ايمان و عشقي بزرگ در مقابل ستمگران کاخ‏نشين و مستکبران غارتگر بود.(1)و اگر عاشورا نبود، منطق جاهليت ابوسفيانيان که مي‏خواستند قلم سرخ بر وحي و کتاب بکشند و يزيد، يادگار عصر تاريک بت‏پرستي که به گمان خود با کشتن و به شهادت کشيدن فرزندان وحي اميد داشت اساس اسلام را بر چيند و با صراحت و اعلام «لا خبر جاء و لا وحي نزل‏» بنياد حکومت الهي را بر کند نمي‏دانستيم بر سر قرآن کريم و اسلام عزيز چه مي‏آمد. (2)

حماسه عاشورا را زنان و مرداني ساختند که مرگ سرخ و شهادت را بر زندگي ذلت‏بار ترجيح دادند تا گلواژه آزادي و آزادگي همواره در تاريخ سبز بماند.

در اين حماسه خونين بيشتر به نقش آفرين مردان و ياراني که در رکاب حضرت به فوز عظيم شهادت نايل شدند توجه شده است و نقش زنان کمتر مورد توجه بوده است. تنها در حماسه عاشورا از اسوه صبر و مقاومت زينب کبري (س) و نقش وي در پيام رساني صحبت‏شده است و نقش ديگر زنان حماسه شعور و شرف و آزادگي مورد غفلت واقع شده است، از اين رو در اين مقاله به معرفي اجمالي زنان حماسه‏ساز در نهضت عاشورا مي‏پردازيم.

بدون ترديد در طول تاريخ اسلام و به ويژه تشييع زنان از سهم بسزايي برخوردار بوده‏اند و عاشورا نيز برهه‏اي از همين تاريخ سراسر صبر و ايثار و مقاومت و خودآگاهي است. زنان مسلمانان از بدو تولد اسلام به جهانيان نشان دادند که از آگاهي و شناخت و شعور برخوردارند و بر خلاف آنچه سردمداران دفاع حقوق زن مي‏پندارند، زن مسلمان نه عروسک حرمسرا و نه موجودي به دور از واقعيتها و مسايل اجتماعي و سياسي و نظامي است و تاريخ عاشورا بيانگر اين واقعيت است، چنانکه زماني که افرادي چون عمر سعد در انتخاب صراط مستقيم راه را گم کردند و افرادي چون زهير بن قين که در ياري امام دچار ترديد شده بودند، زناني چون دلهم ( همسر زهير ) شوهرش را به ياري امامش دعوت کرد و او را از تنگناي امتحان سرفراز بيرون آورد. نيز زناني چون ام وهب و بانوي غيريه قاسطيه که شجاعت در رکابشان مردانگي آموخت.

در حقيقت نقش زنان در حماسه عاشورا همچون خود عاشورا جاويد خواهد ماند و آنان براي هميشه تاريخ بر بار شيعه بهترين الگوي ايمان و ايثار و اخلاص و فداکاري خواهند بود.

زنان در عاشورا

نقش زنان در حادثه خونبار عاشورا از ابعاد گوناگوني برخوردار است که به بعضي از آنها اشاره مي‏شود:

1- مشارکت در جهاد

شرکت در جبهه پيکار و همدلي با نهضت مردانه امام حسين(ع) و مشارکت در ابعاد مختلف آن، از جلوه‏هاي اين حضور است. از همکاري طوعه در کوفه با نهضت مسلم و همراهي همسران برخي از شهداي کربلا گرفته تا اعتراض و انتقاد برخي همسران سپاه کوفه به جنايتهاي شوهرانشان مثل خولي نمونه‏هايي از اين دست است.

2- آموزش صبر

روحيه مقاومت و تحمل زنان در مقابل شهادت مردان اسلام در کربلا از درسهاي نهضت عاشورا بود که اوج اين صبوري در رفتار زينب کبري(س) جلوه‏گر شد. آموزش صبر و مقاومت‏ حماسه عاشورا در زنان آگاه و مبارز متجلي شده و در طول جنگ تحميلي زنان مبارز و فداکار انقلاب اسلامي ايران نشان دادند که آموزش صبر و مقاومت را از شير زنان کربلا به خوبي آموخته‏اند.

3- پيام رساني

افشاگري جنايات يزيديان چه در سفر اسارت و چه پس از بازگشت‏به مدينه، به معناي پاسداري از خون شهدا بود. افشاگري بانوان به دو صورت، خطبه و گفتگوهاي پراکنده صورت پذيرفت، و اگر پيام رساني زينب کبري(س) و بقيه زنان نبود، امروز حماسه عاشورا به اين روشني براي شيعه تجلي نمي‏کرد و چه بسا آن واقعه عظيم عقيم مي‏ماند.

4- روحيه بخشي

يکي از مسايل مهمي که در هر جنگي مورد توجه بوده است، روحيه جنگاوران است و زنان اين مهم را بر عهده داشتند چه در جنگهاي صدر اسلام و چه در جنگهاي ديگر.

در کربلا نيز حضور تشويق‏آميز زنان در جبهه به رزمندگان روحيه مي‏بخشيد و همسران و مادران شهدا آنها راتشويق به ياري امام معصوم مي‏کردند، مانند ام وهب که خودش وارد ميدان شد و با سر جگرگوشه‏اش يکي از يزيديان را به هلاکت رساند و اين روحيه بخشي بعد از چهارده قرن در هشت‏سال مقاومت جنگ ايران عليه کفر باعث‏شد که زنان ايراني درسي را که از زينب(س) و زنان عاشورا گرفته بودند، به نحو احسن باز پس دهند.

5- پرستاري

رسيدگي به بيماران و مداواي مجروحان از ديگر نقشهاي زنان در جبهه‏ها، از جمله در حماسه عاشورا است.نقش پرستاري و مراقبت‏حضرت زينب (س) از امام سجاد(ع) يکي از اين نمونه‏هاست.

6- مديريت

بروز صحنه‏هاي دشوار و بحراني، استعدادهاي افراد را شکوفا مي‏سازد. نقش حضرت زينب (س) در نهضت عاشورا و سرپرستي کاروان اسرا، درس مديريت در شرايط بحران را مي‏آموزد. وي مجموعه بازمانده را در راستاي اهداف نهضت، هدايت کرد و با هر اقدام، خنثي کننده نتايج عاشورا از سوي دشمن مقابله کرد و نقشه‏هاي آنان را خنثي ساخت.

7- حفظ ارزشها
درس ديگر زنان قهرمان در کربلا، حفظ ارزشهاي ديني و اعتراض به هتک حرمت‏خاندان نبوت و رعايت عفاف و حجاب در برابر چشمهاي آلوده بود. زنان اهل بيت، با آنکه اسير بودند و لباسها و خيمه‏هايشان غارت شده بود و با وضع نامطلوب در معرض ديد تماشاچيان بودند، اما اعتراض‏کنان، بر حفظ عفاف تاکيد مي‏ورزيدند. ام‌کلثوم در کوفه فرياد کشيد که آيا شرم نمي‏کنيد براي تماشاي اهل بيت پيامبر جمع شده‏ايد؟ وقتي هم در کوفه در خانه‏اي بازداشت ‏بودند، زينب اجازه نداد جز کنيزان وارد آن خانه شوند. در سخنراني خود در کاخ يزيد نيز به گرداندن، شهر به شهربانوان، اعتراض کرد و فرمود: «آمن العدل يابن الطلقاء تخد يرک حرائرک و امائک و سوقک بنات رسول الله سبايا قد هتکت ستورهن و ابديت وجوههن يحدوبهن الاعداء من بلد الي بلد و يستشرفهن اهل المناهل و المکاتل و يتصفح وجوههن القريب و البعيد و الغائب و الشهيد»

اي پسر آزاد شده، آيا در پشت پرده قرار دادن زنان و کنيزان خود و جلو انداختن دختران رسول خدا به صورت اسير از عدل است. تو پرده آنان را دريدي، چهره‏هايشان را آشکار ساختي، از شهري به شهري مي‏راني، رهگذران و بام‏نشينهابه تماشايشان مي‏ايستند و آشنا و بيگانه و حاضر و غايب به سيماي آنان خيره مي‏شوند.

8- تغيير ماهيت اسارت

آنان اسارت را به آزادي تبديل کردند و در قالب اسارت، به اسيران واقعي درس حريت و آزادگي دادند و مفهوم اسير در اذهان را به گونه‏اي ديگر تغيير دادند.

9- عمق بخشيدن به بعد عاطفي و تراژديک کربلا

گريه‏ها، شيونها، عزاداري بر شهدا و تحريک عواطف مردم به ماجراي کربلا عمق بخشيد و بر احساسات تاثير گذاشت و از اين رهگذار ماندگارتر شد.
_________________________________

1- صحيفه نور. ج‏9. ص‏57

2- همان. ج 14. ص 265 ، عوالم (امام حسين) ص‏3 و 4 ، حياة الامام الحسين، ج‏3، ص 378.

مرضيه مشکوري