میراث یاس کبود

شناسه نوشته : 41643

1404/08/21

تعداد بازدید : 6

جلسات، نشست‌های حضوری و مجازی یکی پس از دیگری به پایان می‌رسند. آنچه در جان ما باقی ماند، فقط خاطره‌ی روایت‌های اساتید نیست، بلکه حقیقتی است که در میان واژه‌ها نفس می‌کشد. ما را چاره‌ای نیست جز صبر و تلاش. صبر و تلاشی از جنس خانه‌ی زهرا (س) علی (ع).
صبر برای سکوت در برابر ناملایمات و به دست آوردن دل‌هایی است که هنوز فاصله دارند؛ دل‌هایی که شاید با ما هم‌صدا نیستند، اما در عمق وجودشان، تشنه‌ی حقیقت‌اند و تلاش برای پاسخ دادن به نیازهای جامعه‌ای است که گاه همه‌ی دردهایش را در چهره‌ی ما طلبه‌ها می‌بیند. باید آن‌قدر مهربان بود، آن‌قدر دلسوز و صادق که حتی در سوختن، بوی ساختن بلند شود؛ آن‌قدر در دفاع از حق ایستاد که روزی ندای سوختن و ساختنت، گوش عالم را پر کند.
 
مبلغ، کسی است که جانش را در کف می‌گذارد برای حق. همچون مادری که در راه دفاع از حقیقت، جنین شش‌ماهه‌اش را فدا کرد. زهرا (س)، یک مسیر است؛ مسیری که با اشک و خون، صبر و ایستادگی و با مهربانی و مقاومت، معنا یافت.
طلبه باید در اتاق‌های دانشجویان را یکی‌یکی بکوبد، با لبخند وارد شود، با احترام گوش دهد، با مهر سخن بگوید. دعوت به حق با محبت . مهم نیست که نتیجه چه باشد؛ آنچه ارزش دارد، خودِ راه است خودِ صبر و تلاش.
فاطمه (س) در خانه‌های مهاجر و انصار را زد، ایستاد، با همه‌ی رنج‌ها، با همه‌ی فراموشی‌ها، با همه‌ی درماندگی‌ها. اگرچه پس از او، علی (ع) بیست و پنج سال خانه‌نشین شد، اما روزی مردم بیدار شدند. روزی حقیقت از پس پرده‌ها سر برآورد.
مبلغ، با تاسی از یاسی کبود، با دل‌سوختگی و امید، تبلیغ می‌کند. او پیام آور دین، حامل درد و درمان است. او می‌سوزد تا روشنایی بیافریند، می‌ماند تا معنا ببخشد و می‌گوید تا دل‌ها بیدار شوند.
 
نویسنده: مریم قپانوری